سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و در صفت دنیا فرمود : ] مى‏فریبد و زیان مى‏رساند و مى‏گذرد . خدا دنیا را پاداشى نپسندید براى دوستانش و نه کیفرى براى دشمنانش . مردم دنیا چون کاروانند ، تا بار فکنند کاروانسالارشان بانگ بر آنان زند تا بار بندند و برانند . [نهج البلاغه]
 
پنج شنبه 89 اردیبهشت 30 , ساعت 12:27 عصر

عشق پاک، هوس شعله‏ور


عشق پاک، هوس شعله‏ور، نشانه‏ها (1)



اگر محبتی که در خود احساس می‏کنید یا از جانب مدعی می‏شنوید، از جنس و قماش عشق ناب باشد، مقدس است و سعی و تلاش در راه رسیدن به معشوق و محبوب، پسندیده و شایسته می‏باشد ولی اگر کشش و جاذبه ی موجود و مورد ادعا، حاصل هوس سوزان، غرایز سرکش یا اوهام و تخیلات ذهنی است، باید با آن مبارزه کنید و آن را مهار نمائید و گرنه نتایج و عواقب وخیمی در پی خواهد داشت.


 


عشق ناب و هوس شعله‏ور را نشانه‏هایی است که در چندین مقاله به بررسی آن خواهیم پرداخت. اولین نشانه را با هم می خوانیم  :


 


عشق، برآیند و مبتنی بر آگاهی است و هوس بر وهم و خیال؛


آن کس که فردی را به صفات کمال و جمال شناخته و کمالات وجودی وی برایش محرز شده و کاستی‏ها و نقص‏هایش را می‏داند و با توجه به رجحان نسبی یا فوق‏العاده ی نقاط مثبت او بر نقاط منفی‏اش به او دل بسته، عاشق واقعی است. این عشق و علاقه و وابستگی ، بعد از آگاهی نسبتاً کامل به شخصیت، ویژگی‏ها، کمالات و نقایص فردی، خانوادگی، جسمی و روحی او حاصل شده و مبتنی بر واقعیات است. او می‏داند مثلاً دختری که محبوب وی گشته، دختری است مثلاً بیست ساله با قد بلند، چشم و ابروی نسبتاً متناسب، برخوردار از زیبایی جسمی و ظاهری در حد متوسط یا کمتر، متدیّن، عفیف و پاکدامن، خانه‏دار که از لحاظ تحصیلات نیز، سوم راهنمایی خوانده و ترک تحصیل کرده است. خانواده ی وی از طبقه ی سوم اجتماع - نیمه فقیر - می‏باشند که با عزّت، کرامت، قناعت و کوشش زندگی می‏کنند و با سختی‏های زندگی خو گرفته و به مقاومت در برابر آنها عادت یافته‏اند. علاوه بر اینها قد این دختر از متوسط بلندتر است و لاغراندام جلوه می‏کند که از نظر این جوان، حُسن و جمال نیست و فقط خانه‏داری را در حد معمول می‏داند و کار و تخصص دیگری ندارد و با توجه به وضع خانوادگی‏اش نمی‏تواند جهیزیه ی چشمگیری به همراه خود بیاورد؛ ولی این جوان وجوه مثبت و منفی دختر را با هم جمع کرده و مقایسه نموده و در مجموع نمره مثبت بالایی در او دیده لذا به او علاقه‏مند گشته و شور عشق آن دختر قلبش را به تپش انداخته است.این محبت و علاقه، عشق است نه هوس شعله‏ور.


 ادامه مطلب...

پنج شنبه 89 اردیبهشت 30 , ساعت 12:27 عصر

من کیستم ؟   



از ویژگیهای عصر جدید، جریان شتاب‏آلود زندگی است. حوادث و رویدادهای گوناگون، آنچنان با وسعتْ پدید می‏آیند که فرصت تفکّر و تأمّل را از آدمی سلب می‏کنند. در نتیجه، مجالی برای تفرّج در دنیای درون و جهان برون باقی نمی‏ماند و انسان، این موجود سرگشته و درمانده، نه تنها لذّت تفکّر را حس نمی‏کند، بلکه انگیزه کافی برای اندیشیدن در باب ضروریات زندگی را نیز در خود نمی‏یابد. حاصل این روند، بیگانگی او با خویشتن و جهان خارج از خویشتن است. ولی آنچه دردآورتر، عمیق‏تر و دشوارتر رخ می‏نماید، بیگانگی با خود (عالم درون) است.


هویّت چیست؟
اریک اریکسون که نام او با «هویّت» پیوندی عمیق دارد می‏نویسد: «هویتی که نوجوان در صدد است تا به طور روشن با آن مواجه شود این است که «او کیست؟»، نقشی که باید در جامعه ایفا نماید چیست؟ آیا او یک کودک است یا بزرگسال؟ آیا او توانایی آن را دارد که روزی به عنوان یک همسر یا پدر یا مادر باشد؟ آیا او علی‏رغم نژاد، مذهب یا زمینه‏های ملی - که او را از نظر مردم کم ارزش جلوه می‏دهد - ، احساس اعتماد به نفس دارد؟».


1 . هویّت فردی


پیشتر از این در تعریف «هویّت» بیان شد که ابتدا برای فرد، و بویژه جوان، این پرسش که «من کیستم؟» مطرح می‏شود و پس از آن «چه نقشی دارم؟» عنوان می‏گردد. چنانچه بیشتر به معنای اول تأکید داشته باشیم، رابطه میان «خودشناسی» و «هویّت فردی» تعریف می‏شود ؛ زیرا «هویّت» همان حقیقت شخص است که مشتمل بر صفات جوهری اوست و این همان مقوله‏ای است که در «خودشناسی» به دنبال دست یافتن به آن هستیم. لذا می‏توان گفت که با تحقّق خودشناسی، بخش عمده‏ای از هویّت فردی نیز محقّق می‏شود.


2 - هویّت اجتماعی


 از نوجوانی به بعد به تدریج، گرایش به «اجتماعی شدن» در شکل دوست‏یابی و وفاداری به او ظاهر می‏شود. یکی از صاحبنظران شخصیت می‏نویسد: «عدم توانایی در انتخاب شغل و یا عدم ادامه تحصیل، غالباً نمودی از بحران هویّت یا گم گشتگی در نقش اجتماعی است. بسیاری از رفتارهای ضد اجتماعی و ناسازگارانه افراد را می‏توان از این دیدگاه توجیه نمود».


در کلام الهی، از خودبیگانگی، حاصل از «خدابیگانگی» تلقی شده است. آنجا که می‏فرماید: «در زمره آنانی نباشید که خدای را از یاد بردند، پس خود را نیز از یاد بردند»(سوره حشر).
3 . هویّت خانوادگی


 در بحث هویّت، خانواده جوان از دو جنبه برای او حائز اهمیت است،  در جنبه اول رفتار کلامی و عملی والدین (علی‏رغم سنین حساس جوانی) برای فرزند از نوعی اعتبار برخوردار است‏ و جنبه دوم ، کثرت ارتباطهای جوان و والدین در درون نهاد خانواده است که به نوبه خود می‏تواند هم آنها را به یکدیگر نزدیک‏تر و یا در مواردی دورتر نماید.


4 . هویّت دینی


از نیازهای فطری آدمی، گرایش به عشق و پرستش است، تجلّی چنین احساس و تمایلی، در اعمال و رفتار دینی، آشکار می‏شود. بدیهی است که پیامدهای تکوین هویّت دینی، احساس تعهد و مسئولیت در قبال ارزشها و باورهای آن مکتب است.


چگونگی شکل‏گیری هویّت در فرد
برای شکل‏گیری هویّت در فرد باید چند مسئله را در نظر گرفت که عبارت‏اند از:


یک. خودشناسی
شناخت آدمی از شخصیت خویشتن، همچون منشور کثیر الاضلاعی است که شامل جلوه‏ها و منظرهای متنوّع و متعدّدی می‏شود. اگر چه احاطه فرد به همه جوانب خویشتن خود، مقدور نیست ولی برخی از مهم‏ترین جنبه‏های خودشناسی چنین است.  شناختْ نسبت به تواناییها و استعدادهای درونی، شناخت نسبت به ویژگیهای رشد ، شناخت نسبت به نیازهای اساسی روانی، شناخت نسبت به ضعفها و محدودیتهای وجود خویشتن.


 ادامه مطلب...

پنج شنبه 89 اردیبهشت 30 , ساعت 12:27 عصر

به دنبال هوایی تازه تر


روزگار جوانی (2)


در مقاله ی قبل به 6 مورد ازدلایلی که نوجوانان ، برای لجبازی و سرکشی های خود می آورند اشاره کردیم . در این مقاله به ذکر 8 نیاز یک جوان و ویژگی جوانان می پردازیم .


نیازهای نوجوانی
1- نیاز به امنیت خاطر:


نوجوان در این دوره بیش از هر زمانی نیازمند آرامش درونی برای تحصیل و فعالیت می‌باشد و هر چه خانه و مدرسه و جامعه بتوانند آرامش روحی او را فراهم نمایند رشد و بالندگی مطلوب او را تامین نموده‌اند.


 


2- نیاز به عدالت:


 روحیه ی غالب نوجوان در این دوره ، عدالت خواهی و آرمان گرایی است و در مقابل کوچکترین تبعیض و ظلمی که احساس کنند واکنش نشان داده و اعتراض می‌کنند.


 


3- نیاز تعلق به گروه:


 نوجوان میزان لیاقت خود را با توجه به  تعلق گروه می‌سنجد . حتی برای عضویت در گروه خاص و مورد علاقه ی خود حاضر است به کارهای خطرناک دست بزند. در این دنیای متغیر، نوجوان با تعلق به گروه احساس آرامش می‌کند.


 


4- نیاز به هویت‌یابی:


بخشی از شخصیت را به نام هویت می‌شناسیم ، و نوجوان مایل است با کشف پاسخ به این سوال که من کیستم؟ و برای چه زندگی می‌کنم؟ هویت و شخصیت خود را بشناسد و بشناساند.5- نیاز به معنویت:


معنویت و ایمان به خدا داربست وجودی نسل نوجوان است و گرایش به دین و ابعاد اخلاقی نیز از این مقوله است.


 


6- نیاز به موفقیت و عزت نفس:


 برای درک صحیح و تقویت موفقیت و عزت نفس در نوجوان بهتر است او را با رفتار خودش مقایسه کرد نه با دیگران ؛ و این موفقیت برای او همانند آب گوارایی خواهد بود در صحرای سوزان .


 


7- نیاز به تکریم و محبت:


 


نوجوان بیش از بزرگسالان نیازمند تکریم و محبت از سوی دیگران (به ویژه والدین) می‌باشند تا همواره روانی شاد و دلی با نشاط داشته باشد.8- نیاز به نوجوئی:


 نوجوان کنجکاوانه به دنبال کشف پدیده‌های جدید است و از رفتارهای عادی و یکنواخت همیشگی گریزان است و همواره به دنبال هوای تازه‌تری می‌گردد.


 ادامه مطلب...

پنج شنبه 89 اردیبهشت 30 , ساعت 12:27 عصر

تولد دوم در زندگی


روزگار جوانی (1)



دوره‌ نوجوانی دوران تحول، تغییرات، تجلی شکل‌گیری شخصیت و یا دوره «تولد دوباره» انسان است.


دوره نوجوانی «دوران منفی» ، «دوره زندگی تشنج انگیز» و «دوره طوفان و فشار» است.


دوره نوجوانی دوره «نشاط و شادابی» ، «دوره هدایت و هویت‌یابی» و «دوره مسئولیت‌پذیری» است.


دوره نوجوانی «نقطه عطف زندگی انسان» است.


دوره نوجوانی برزخی است که حد فاصل بین کودکی و بزرگسالی است. نوجوان از یک‌سو در حال گسیختن پیوندهای خود با دوران کودکی و از سوی دیگر شیفته ی دستیابی به استقلال دوره جوانی و بزرگسالی است ولی به طور کامل نه این است و نه آن و خود نیز در این کشمکش اسیر است.


بی‌شک نوجوان پس از گذر از دوران حساس، و هیجان آمیز بلوغ به تدریج با نرمی و آرامش به کانون گرم و پرعطوفت خانواده علاقمندتر می شود و محبت و جوشش و دلبستگی و همدلی خود را بیش از بیش به خانواده ابراز می‌کند.


خوشبخت والدینی که تا پایان دوران نوجوانی، با صبر و شکیبایی و سعه صدر و انعطاف‌پذیری منتظر آرامش فرزند نوجوان خود باقی می‌مانند.
 معمولاً ما والدین با توجه به طرز تفکر و برداشت خود افکار و رفتار نوجوان را ارزیابی می‌کنیم، در صورتیکه بهتر است به دورانی که خود نوجوان بوده‌ایم برگردیم و احساسات، عقید‌ه‌ها و آرمان‌ها و ‌آرزوهایی را که داشتیم به خاطر بیاوریم. در این صورت توفیق آنرا خواهیم یافت که مسائل را از دید نوجوان خود نگاه کنیم تا بتوانیم با او ارتباط مناسبتری برقرار کنیم.


 


تعریف نوجوانی


دوره انتقال از کودکی به بزرگسالی است. تقریباً از یازده سالگی آغاز می‌شود و تا هیجده سالکی ادامه می‌یابد. دوره‌ای است آکنده از تعارض و نوسان بین وابستگی و استقلال. نوجوانی دوره‌ای است شبیه به رویا که در آن هر حادثه و اتفاقی ممکن است رخ دهد. در این دوره اضطراب‌ها، دلهره‌ها، کابوس‌ها، ترس‌ها، در هم شکستن ارزش‌ها و در هم آمیختن تفکرات یا خیال‌پردازی‌ها امری عادی تلقی می‌شود.


 ادامه مطلب...

پنج شنبه 89 اردیبهشت 30 , ساعت 12:27 عصر

روابط نامرئی درارتباط دختر و پسر


ارتباط دختر و پسر و شرایط آن(3)



برای مطالعه ی قسمت قبل اینجا کلیک کنید.


 


در مقالات قبل راجع به انگیزه ها ی برقراری ارتباط با جنس مخالف واثرات زیان بار ارتباط ناصحیح به اختصار صحبت کردیم وحالا نوبت می رسد به بحث اصلی که همان پیشگیری از به وجود آمدن چنین رابطه ای ست .


علل و عوامل گوناگونی در بروز رفتارهای نادرست در روابط دختران و پسران نقش دارند که می‌توان به‌طور کلی این عوامل را به سه دسته زیر تقسیم کرد:


1- نوجوان و افکار غیرواقعی او


2- خانواده و شیوه‌های برخورد آنان با نوجوان


3- شیوه‌های برخورد جامعه با نوجوان


 


1- نوجوان و افکار او


انسان در زندگی خویش پیوسته تجربیات تازه‌ای کسب و شناخت‌های نادرست خویش را تصحیح می‌کند. سنین میانسالی و پس از آن، به انسان این امکان را می‌دهد که به  واقعیات ذهنی خویش واقف شود و بپذیرد که آنچه را او می‌‌داند و می‌شناسد، تمامی واقعیت نیست. به این لحاظ است که انسان در میانسالی، اساسا با احتیاط سخن می‌گوید و با احتیاط عمل می‌کند.


 


در سنین نوجوانی ما شاهد شکل دیگری از این مسئله هستیم. نوجوان به دلیل غلبه «خودمحوری شناختی» بر ذهنش، نمی‌تواند به آسانی در خصوص وجود یا فقدان شاخه های دیگری از واقعیت و با احتمال خطا  بودن اندیشه خود، فکر کند. به سخنی دیگر نوجوان به آسانی نمی‌تواند از ذهن خویش خارج شود و ذهن دیگران را نیز در نظر بگیرد. به همین لحاظ است که در مورد اندیشه و باور خود مطلق عمل می‌کند و باور خود را تقریبا به‌طور مطلق، درست می‌پندارد. همین مسئله باعث می‌شود که کمتر به عواقب عمل خویش و وقایعی که ممکن است در آینده، به وقوع بپیوندند، بیندیشد.  به همین دلیل باید به لحاظ تربیتی مراقبت بیشتری نسبت به افکار و اندیشه‌های نوجوان اعمال کرد.


باید از طریق برقراری روابط صمیمانه از طرف اولیای خانه و مدرسه با او، و نیز گفت وشنود زیاد با وی، در جریان محتوای فکری او قرار گرفت و بدون موضع‌گیری سریع و ناپخته در مقابل افکار نادرست وی، از طریق ارائه شواهد جانبی، نوجوان را به این فکر کشاند که در مورد باورهای خویش بیشتر تامل و افکار نادرست خود را اصلاح کند.یکی از منابع بسیار مهم در تغذیه فکری نوجوانان، وجود افکار رایج  بین آنان است. افکاری که معمولا در گفتگوهای خصوصی و گاه به صورت حرف‌ها و مسائل پیش پا افتاده، ولی در عین حال قطعی، بین نوجوان رد و بدل می‌شود. این افکار معمولا به اطلاع مربیان، پدران و مادران نمی‌رسد. به این لحاظ برای آنان «نامرئی» است. این افکار درس‌های نامرئی است که به شکل غیررسمی بین نوجوانان رد و بدل می‌شود و از طریق گفت و شنودهای مکرر، آنها را می‌آموزند و ماحصل آنها را به صورت راهنمای عمل، مورد استفاده قرار می‌دهند.


 


دست ‌اندرکاران تعلیم و تربیت باید به اهمیت محتوای دروس نامریی و نیز نحوه شکل‌گیری و انتقال آنها در بین نوجوانان و میزان تضاد آنها با آموزش‌ها و دروس رسمی و مرئی واقف باشند. باید پیوسته بدانند دروس نامرئی در مدرسه‌ای به نوجوانان منتقل می‌شود که دیوار و کلاس بخصوصی ندارد. یعنی مدرسه هم نامرئی است.


 


شاید ارائه مثال‌هایی در این زمینه، بتواند در انتقال دقیق‌تر مطلب ما را یاری کند.  نوجوان دختری ممکن است در جمع دوستانش بشنود که کسی می‌گوید: «فلانی خیلی بی‌عرضه است، جرئت نمی‌کنه از یه پسر یه نامه قبول کنه» این جمله‌ها به سادگی و به آسانی بین نوجوانان رد و بدل می‌شود و بدون هیچ‌گونه استدلالی به دیگران منتقل می‌شود. که ملاک با عرضه بودن و یا ملاک بالا پریدن این است که دوست پسر و یا دوست دختر داشته باشی.


 


«دروس نامرئی» ضرورتا محتوایی منفی ندارد. چه بسا عناصری مثبت و سازنده نیز در مدرسه نامرئی به نوجوانان منتقل شود. انتقال ارزش‌هایی در زمینه با غیرت بودن، خوش خلق بودن شجاع بودن و بسیاری ارزش‌های دیگر در لابلای دروس نامرئی منتقل می‌شود.در مورد روابط دختران و پسران نیز باورها و عقایدی وجود دارد که در مدرسه نامرئی منتقل می‌شود و چارچوب عمل نوجوانان را می‌سازد. و با تاسف باید بگوییم که اکثر باورهای نوجوانان در مورد جنس مخالف و وظیفه‌ای که در قبال آن دارند، از طریق مدرسه نامرئی به آنان منتقل می‌شود.


 ادامه مطلب...

پنج شنبه 89 اردیبهشت 30 , ساعت 12:27 عصر

مشکل توست،حلش کن !


12 توصیه برای والدین جهت کاهش مشکلات شخصیتی  نوجوانان و جوانان (1)



1- مسائل و مشکلات مشترک و همانند در نوجوانان و جوانان نباید این تصور را پیش آورد که علل و عوامل آن مسائل نیز مشترک و همانند است.


 بنابراین برای کمک به نوجوانان و جوانان در حل مشکلات شخصیتی‌شان باید عوامل پیدایش آنها را جستجو نمود و ریشه‌یابی کرد، سپس براساس آن علت‌ها به درمان پرداخت.


 


2- رعایت مساله بهداشت روانی بسیار اهمیت دارد. کارهای ارجاعی به نوجوانان نباید آن‌قدر دشوار باشد که نتوانند از عهده آن برآیند، و با آنان طوری بر خورد نشود که به ناامیدی و سرخوردگی کشیده شوند.


 


 به خواست‌های معقول آنها توجه شود و نیازهای طبیعی آنها ارضاء گردد، شخصیت آنها باید مورد توجه قرار گیرد و از طرد شدنشان جلوگیری شود، محیط خانوادگی آنها را نیز باید اصلاح کرد و به خواب، استراحت، تفریح و غذای کافی آنها توجه کرد.
3- نوجوانان و جوانان را باید متوجه این امر نمود که آنها خود مسوول حل مسائل و مشکلات خودشان هستند و والدین و مربیان فقط وظیفه کمک و راهنمایی دارند. باید نیرو و استعداد خودشان را برای حل مسائلشان به کمک گرفت، تا به اعتماد به نفس برسند.


 


4- اصولا مطرح نمودن مسائل شخصیتی نوجوانان و جوانان نباید آن‌چنان باشد که در آنها ایجاد اضطراب و ترس نماید و این تصور برایشان به وجود آید که آنها یک ناراحتی و بیماری خطرناکی دارد و یا یک شخص غیرطبیعی و غیرمادی هستند، به طوری که همه اطرافیان متوجه آنها شده‌اند و برای درمانشان تلاش می‌نمایند؛ بلکه باید از طرق غیرمستقیم نوجوانان را به وجود مشکلات سنی خود متوجه کرد و به آنها فهماند که همه ی مردم در سنین نوجوانی و جوانی دارای مشکلات مشابه می‌باشند و همه آن مسائل و مشکلات نیز قابل حل است و حتی اگر مشکلی هم وجود داشته باشد که قابل حل نباشد ، چندان غیرطبیعی نیست و هیچ‌گونه خطری برای آنها ندارد.


 ادامه مطلب...

<   <<   21   22      

لیست کل یادداشت های این وبلاگ