افت تحصیلی مقدمه عوامل موثر در افت تحصیلی |
بیکاری بهتر است یا ترس از بیکاری؟ بررسیهای جدید روی افرادی که دایما نگران از دست دادن شغلشان هستند نشان داده این افراد از نظر جسمی ضعیفتر و آسیبپذیرتر از سایرین هستند. جالبتر اینکه علایم افسردگی در این افراد بیشتر از کسانی که واقعا کارشان را از دست دادهاند، وجود دارد. پژوهشگران دانشگاه میشیگان مطالعهای بزرگ روی افرادی به ملیتهای مختلف انجام دادهاند. در این تحقیق بیش از 1700 فرد بالغ 25 سال به بالا از نظر سلامت جسمی و روانی و نیز در مورد احساس امنیت شغلی مورد سوال قرار گرفتند. در ابتدا این افراد به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول سوالات را یک بار در سال 1986 و سپس در سال 1989 جواب دادند. گروه دوم سوالات را در سالهای 1995 تا 2005 جواب دادند. نتایج این تحقیق نشان داد در هر دو گروه کسانی که ترس از دست دادن شغلشان را دارند شدیدا در معرض ابتلا به افسردگی هستند. جالب آنکه افرادی که شغلشان را کاملا از دست دادند و پس از مصاحبه در جایی دیگر و در شغلی دیگر شروع به کار کردند از نظر روانی سالمتر بودند.... |
جوانان و علل بی میلی به نماز چکیده مطالب مقدمه |
ازدواج از دیدگاه قرآن قرآن، کتاب هدایت و سعادت بشری و منبع شایستهای برای درک مفاهیم و مسایل ازدواج است. بر خلاف دیگر کتابهای مقدس که رهبانیت و تجرد را مقدس میشمارند یا آزادی و بیبند و باری در اخلاق جنسی را پیشنهاد میکنند، قرآن راه میانه را برگزیده است. خداوند متعال میفرماید: تعدد همسران و شرایط آن |
روش تربیت دینی جوانان: (2) 2-2) معرفی یک الگوی کامل یعنی وجود مبارک حضرت رسول اکرم صل الله علیه و آله
1- سیره ی آن حضرت سراسر رحمت و مهربانی است:
2- تواضع و فروتنی آن حضرن (صل الله علیه و آله) |
روش تربیت دینی جوانان: (1) اشاره در این نوشتار شیوه های آموزشی و تربیتی حضرت رسول اعظم (صلی الله علیه و آله) مورد بحث قرار گرفته است. آن چه در این مقاله مورد نظر است نشان دادن شیوه های متنوع آموزشی و تربیتی حضرت در امر تعلیم و تربیت است شیوه هایی که هر کدام در جایگاه مناسب خود می تواند در امر تعلیم و تربیت، مهم تلقی گردد. شیوه های مورد بحث عبارتند از: آموزش به روش غیر مستقیم، آموزش به شیوه تکرار، آموزش به شیوه عکس العمل مناسب، آموزش به شیوه رفتاری نه تنها رهنمود گفتاری، آموزشی به شیوه خطابه، آموزش به شیوه استفاده از وسایل آموزشی، آموزش به شیوه عینی و تجربی، آموزش به روش نمایش خود عمل. مقدمه: همه قراین حاکی از آن است که پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) به امر آموزش به صورت عام و آموزش و تربیت دینی به صورت ویژه اهمیت زیادی می داد. اما آن چه در آموزش و تربیت دینی با توجه به ویژگی خاص آموزه های دینی و مسایل تربیتی اهمیت دارد، استفاده از روش -هایی است که بتوان به اهداف تعیین شده نایل آمد. امروزه بسیاری از معلمین و استادات امور دینی و تربیتی نسبت به آموزش و تربیت مخاطبان، توفیق چندانی ندارند. آن چه در مرحله ی اول بر اساس یک تجربه عام از علت این ناکامی می توان سخن به میان آورد، استفاده نکردن از روش های متنوع آموزشی و تربیتی در بعد دینی است. آن چه امروزه بیشتر در امر آموزش و تربیت دینی استفاده می شود، روش خطابه و یک طرفه است؛ گویی یک نفر می خواهد به دیگران بگوید؛ چه چیزی خوب است و چه چیزی بدو تو باید به خوب عمل کنی و از بد اجتناب نمایی، در حالی که برای رسیدن به اهداف الهی شیوه های آموزشی و تربیتی متنوعی متصور است. آن چه در این مقاله به آن پرداخته شده است بررسی شیوه های آموزش و تربیت دینی در سیره عملی پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) است. در این مقاله نشان خواهیم داد که چگونه حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) از شیوه های بسیار جذاب و موفق برای آموزش و تربیت دینی استفاده می کرد و قطعاً این امر یکی از عوامل موفقیت حضرت در امر مذکور بوده است. استفاده از شیوه ها در این زمان می تواند در موفقیت اهداف آموزش و تربیت دینی تأثیر زیادی داشته باشد. 1. آموزش به شیوه ی غیرمستقیم |
دوران نامزدی و دوران عقد دوران نامزدی: دوران نامزدی در بین جوامع مختلف تعاریف متفاوتی دارد. چهار قانون عشق و محبت |
پیش از این ها..........خدا
پیش از این ها فکر می کردم خدا خانه ای دارد کنار ابر ها
مثل قصر پادشاه قصه ها خشتی از الماس و خشتی از طلا
پایه های برجش از عاج و بلور بر سر تجتی نشسته با غرور
ماه، برق کوچکی از تاج او هر ستاره، پولکی از تاج او
اطلس پیراهن او، آسمان نقش روی دامن او، کهکشان
رعد و برق شب، طنین خنده اش سیل و طوفان، نعره ی توفنده اش
دکمه ی پیراهن او ، آفتاب برق تیغ و خنجر او ، ماهتاب
هیچ کس از جای او آگاه نیست هیچ کس را در حضورش راه نیست
.......................................
پیش از این ها خاطرم دلگیر بود از خدا، در ذهنم این تصویر بود
شآب اگر خوردی، عذابش آتش است
تا ببندی چشم، کورت می کند تا شدی نزدیک، دورت می کند
کج گشودی دست، سنگت می کند کج نها دی پای، لنگت می کند
تا خطا کردی، عذابت می کند در میان آتش، آبت می کند
....................................
با همین قصه، دلم مشغول بود خواب هایم، خواب دیو و غول بود
خواب می دیدم که غرق آتشم در دهان شعله های سر کشم
در دهان اژدهایی خشمگین بر سرم باران گرز آتشین
محو می شد نعره هایم بی صدا در طنین خنده ی خشم خدا
نیت من ، در نماز و در دعا ترس بود و وحشت از خشم خدا
هر چه می کرئم همه از ترس بود مثل از بر کردن یک درس بود
مثل تمرین حساب و هندسه مثل تنبیه مدیر مدسهش
تلخ ، مثل خنده ای بی حوصله سخت ، مثل حل صدا ها مسئله
مثل تکلیف ریاضی سخت بود مثل صرف فعل ما ضی سخت بود
...............................................
تا که یک شب دست در دست پدر راه افتادم به قصد یک سفر
در میان راه ،در یک روستا خانه ای دیدیم ، خوب و آشنا
زود پرسیدم: پدر، اینجا کجاست؟ گفت:اینجا خانه ی خوب خداست
گفت: اینجا می شود یک لحظه ماند گوشه ای خلوت،نمازی ساده خواند
با وضویی، دست و رویی تازه کرد با دل خود، گفتگویی تازه کرد
گفتمش: پس آن خدای خشمگین خانه اش این جا ست در روی زمین؟!
گفت: آری ، خانه ی او بی ریا ست فرش هایش از گلیم و بوریاست
مهربان و ساده بی کینه است مثل نوری در دل آیینه است
عادت او نیست خشم و دشمنی نام او نور و نشانش روشنی
خشم، نامی از نشانی های اوست حا لتی از مهربانی های اوست
قهر او از آشتی ، شیرین تر است مثل قهر مهربان مادر است
دوستی را دوست ، معنی می دهد قهر هم با دوست ، معنی می دهد
هیچ کس با دشمن خود، قهر نیست قهری او هم نشان دوستی است
........................................
تازه فهمیدم خدایم ، این خداست این خدای مهربان و آشناست
دوستی ، از من به من نزدیک تر از رگ گردن به من نزدیک تر
آن خدای پیش از این را باد برد نام او را هم دلم از یاد برد
آن خدا مثل خیا ل و خواب بود چون حبا بی ،نقش روی آب بود
می توانم بعد از این، با این خدا دوست باشم، دوست،پاک و بی ریا
می توان با این خدا پرواز کرد سفره ی دل را برایش باز کرد
می توان درباره ی گل حرف زد صاف و ساده،مثل بلبل حرف زد
چکه چکه مثل باران راز گفت با دو قطره،صد هزاران راز گفت
می توان با او صمیمی حرف زد مثل یاران قدیمی حرف زد
می توان تصنیفی از پرواز خواند با الفبای سکوت آواز خواند
می توان مثل علف ها حرف زد با زبان بی الفبا حرف زد
.........................................
میزان و مقایسه شیوع اختلالات رفتاری خواهران و برادران با و بدون کودک عقب مانده ذهنی
پژوهشگر : اصغر میر محرابی
چکیده
هدف :این پژوهش به منظور بررسی میزان شیوع اختلالهای رفتاری خواهران و برادران کودک عقب مانده ذهنی و مقایسه آن با کودکان عادی انجام شده است .روش:این تحقیق بر روی نمونه ای به حجم 276 نفر صورت گرفته است . از این تعداد خواهران و برادران 146 دانش آموز عقب مانده ذهنی آموزش پذیر و 130 دانش آموز عادی بودند .که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. از پرسشنامه اختلالها رفتاری آخن باخ فرم والدین (CBCL) به منظور شناسایی اختلالهای رفتاری در خواهران و برادران استفاده شد.برای توصیف داده ها از روشهای آمار توصیفی مانند فراوانی و در صدو برای پاسخ گویی به سئولات و فرضیات پژوهش از آزمون خی دو استفاده شد.یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که1- 26 درصد خواهران و برادران کودک عقب مانده دارای اختلالهای رفتاری هستند در حالی که خواهران و برادران کودک عادی 7/7 درصد دچاراختلالهای رفتاری هستند واین تفاوت ازنظر آماری معناداراست2- تفاوت معناداربین میزان شیوع اختلالات رفتاری خواهر و برادران کودک عقب مانده ذهنی یافت نشد3-تفاوت معنا داری بین شیوع اختلالات رفتاری خواهران و برادران کوک عقب مانده تابع جنسیت کودک عقب مانده نیستیافته های جانبی:میزان اختلال اضطراب دانش آموزان دختر به طور معنادار بیشتر از دانش آموزان پسر است میزان شیوع اختلالهای رفتاری به طور معنا داری با افزایش سن خواهران و برادران افزایش می یابد. میزان شیوع پرخاشگری و گوشه گیری ، خواهر و برادرانی که برادر عقب مانده دارند به طور معنا داربیشتر از آنهایی که خواهر عقب مانده دارند بود. میزان شیوع اضطراب خواهر و برادرانی که خواهر عقب مانده دارندبه طورز معنا دار بیشتر از آنهایی که برادر عقب مانده دارند بود.و در کل میزان شیوع اختلالها ی رفتاری خواهران و برادران کودک عقب مانده تابع جنسیت کودک عقب مانده نیست. در این پژوهش بین اختلالهای رفتاری و سن پدر، سن مادر، تحصیلات پدر ومادر،جنسیت کودک عقب مانده،شغل پدر ،تعداد اعضاءخانواده رابطه معنا دار به دست نیامد نتیجه گیری: بطور کلی یافته های پژوهش نشان می دهند که حضور کودک عقب مانده ذهنی بر افزایش شیوع اختلالات سایر فرزندان بی تاثیر نیست و باعث افزایش اختلالات رفتاری سایر فرزندان خواهد شد
مقدمه
کودکان با اختلالهای رفتاری مشکلات گوناگونی دارند این کودک دارای فرخنای توجه کوتاهی هستند ،عزت نفس پایینی دارند ،در ارتباط با اعضای خانواده ،اطرافیان ومردم مشکل دارند وبه آسانی ناکام می شوند. (سوزر و دالر،2006)
تکانشگری ،بی قراری وبیش فعالی ،پرخاشگری دروغگویی ودزدی ،عملکرد تحصیلی ضعیف و ادراک ضعیف از خودکارآمدی و شایستگی اجتماعی نیز از ویژگی های کودکان و نوجوانان دارای اختلال های رفتاری است . (انجمن روان پزشکی آمریکا،1994)همچنین خود آزاری ،دیگر آزاری ،تخریب محیط ،نافرمانی ،حرکات و گفتار کلیشه ای و گوشه گیری از دیگر ویژگیهای کودکان و نوجوانا ن داری اختلالهای رفتاری است .(فارل 2006)
این قبیل الگوهای رفتاری در خانه ،مدرسه و در برخورد با همسالان دیده می شوند . اگر این الگوها تداوم یابند ممکن است منجر به مشکلات عمده ای در سازگاری شوند واز کیفیت زندگی بکاهند . (شجاعی وهمکاران،1387)وضعیت اقتصادی –اجتماعی ضعیف،عدم شایستگی اجتماعی ،سوءاستفاده از کودک ،تعداد زیاد اعضای خانواده ،مشکلات زناشویی از قبیل جدایی ،طلاق ،اختلافات خانوادگی ،ناسازگاری والدین وخشونت خانوادگی ومشکلات والدین از قبیل مشکلات و بیماری های روانی ،جسمانی ورفتارهای بزهکارانه از جمله عوامل خطر ساز ابتلای کودکان و نوجوانان به اختلال های رفتاری هستند. (گونی،بلک،وبالدینی،1998)
اختلالات رفتاری احتمال ابتلای افراد به سوء مصرف مواد ،فعالیت های بزهکارانه ،اختلالات اضطرابی و خلقی ،ناتوانی یادگیری ،اختلالات عصبی روان شناختی واختلال شخصیت مرزی را افزایش می دهدند.
مک ماهون (1994)در برسی های مختلف به صورت پایدار وهماهنگ نشان دادمشکلات رفتاردر دوران کودکی پیش بینی کننده افزایش احتمال ابتلا به اختلالات روان پزشکی در دوران نوجوانی و بزرگسالی است پیامد ها و عوارض مشکلات رفتاری در زندگی فردی و اجتماعی کودک و حتی برای اطرافیان و اجتماعی که وی در آن قرار دارد ، معضلات بازدارنده ی بسیاری ایجاد نموده وبه عبارتی تمامی جنبه های زند گی فردی و اجتماعی را تحت تاثیر قرا می دهد.آگاهی از میزان شیوع می تواند در برنامه ریزی ها و تصمیم گیری ها برای بر نامه ها ی مداخله ای مفید باشد.(اسلامیه1378 )
پیترسن (1961)چنین می نویسد ((در یک مورد کودک احساسات خودرا بیرون می ریزد و جامعه دچار رنج و صدمه می گردد. در مورد دیگر ،احساسات کودک فرصت بروز پیدا نمی کنند وکودک خود رنج می برد ))آشنباک (1966)فاکتور دو قطبی خود را ((درون انداز ))در مقابل ((برون انداز ))نام می گذارد .(مهریار ،1376) بلسکی و سیلوا (2001)در پژوهشی نشان دادند که 2/25 درصد از دانش آموزان مقطع ابتدایی مبتلا به اختلالهای رفتاری هستند.
بنا به راهنمای آماری تشخیص اختلالات روانی (انجمن روانپزشکی امریکا 1994)شیوع اختلالات رفتاری از جمله اختلالات سلوک در دهه های اخیر افزایش یافته و در مناطق شهری بیشتر از مناطق روستایی است.
میزان اختلال سلوک به میزان وسیعی بر حسب جمعیت آماری و روشهای تشخیص متفاوت است . برای پسران زیر 18 سال میزان شیوع از 6تا 16 درصد و برای دختران از 2تا 9در صد متغیر است .(کاپلان 1997تر جمه پور افکار )
روزنبلات(1998) در چهار دهه گذشته 52مطالعه را که همگی در زمینه شیوع اختلاهای کودکان و نوجوانان انجام شده بود مورد تجزیه و تحلیل قرار دادو نتایج حاصله را بدین شرح گزارش کرد:برآود میزان شیوع اختلال ها بین 1 تا 15 در صد و با میانگین 8/5 بود که نرخ متوسط شیوع اختلالها برا ی دوره پیش دبستانی 8 درصد و برای دوره قبل از بلوغ (مقاطع ابتدایی و راهنمایی)12درصد و برای دوره ی بلوغ و نو جوانی 15 درصد و برای گروههای بالاتر 18 درصد بود(به نقل از شجاعی و همکاران ،1387)
در پژوهش شجاعی و همکاران(1387) . یافته های پژوهش نشان داد که 4/22درصد دانش آموزان مبتلا به اختلال های رفتاری هستند.
اسلامیه(1387) نتایج این پژوهش نشان داد که 1- بیشتر دانش آموزان دوره ابتدایی (9/ 68درصد) فاقد اختلالات رفتاری و 1/31در صد از آنان دارای اختلالات رفتاری هستند.
براند(2000)در تحقیق خود به این نتیجه رسید که در بین کودکان 6تا 11 ساله از هر 18 نفر ،یک نفر ودر بین نوجوانان 12 تا 17 ساله از هر 15 نفر یک نفر مبتلا به اختلالهای رفتاری عاطفی هستند .(شجاعی1378).
پژوهش های مختلف ،نشان می دهد که تقریبا 30 درصد کودکان ونوجوانان در طول زندگی خود یک اختلال روان پزشکی قابل تشخیص را تجربه خواهند کرد ولی70 تا 80 درصد آنها مداخله ی مناسب را دریافت نمی کنند. این اختلال ها،به نقص عملکرد در زمینه های مختلف از جمله زمینه های تحصیلی و خانوادگی منجر می شود که در نهایت افت تحصیلی یا رفتارهای بزهکارانه راموجب می شود. (ایوانز و همکاران 2005)
مطالعات همه گیر شناسی در مورد شیوع و علل اختلالات رفتاری به دلایل چندی از اهمیت خاص برخوردارند : اولا توصیف عوامل آسیب زای اختلالات رفتاری به فهم هر چه بیشتر سبب شناسی آنها کمک می کند . ثانیا :می توان جمعیت هایی را که بیشتر در معرض خطر هستندشناسایی کرد . ثالثا :در ک قدرت نسبی عوامل خطر زای متفاوت امکان طرح ریزی بر نامه های مناسب جهت پیشگیری از این اختلالات را به ما می دهد . (اسلامیه1378)
اختلالات رفتاری، رفتارهایی هستند که فرد به وسیله آنها حقوق دیگران را نقض میکند و قواعد اجتماعی را زیر پا میگذارد. این اختلال بیشتر در دوران کودکی یا نوجوانی روی میدهد و در پسران بیشتر از دختران دیده میشود. بیمارانی که دچار اختلال رفتاری هستند تلاش میکنند تا رفتاری مورد پسند جامعه پیدا کنند.
اختلالات رفتاری به دو دسته تقسیم میشوند: نوعی که در دوران کودکی آغاز میشود (نشانهها پیش از 10 سالگی ظاهر میشوند) و نوعی که در دوران نوجوانی آغاز میشود (نشانهها پس از 10 سالگی ظاهر میشوند). اختلالات رفتاری دارای چهار نوع عمده میباشند:
- رفتار پرخاشگرانه
- رفتار غیرپرخاشگرانه
- تقلّب یا دزدی
- نقض جدّی قوانین
برخی عوامل در ایجاد اختلال رفتاری نقش برجستهای دارند. این عوامل شامل تعارضات در محیط خانوادگی کودک از جمله بهرهکشی، بیتوجهی، مشکلات زناشویی والدین و اعتیاد آنها میباشد.
اگر پزشک کودک به اختلال رفتاری مشکوک شود احتمالاً او را به یک متخصص سلامت روان معرفی میکند. متخصص، به مشاهده رفتار کودک میپردازد. به علاوه، آزمونهای استاندارد یا سایر ابزارهای ارزیابی روانی ممکن است مورد استفاده قرار گیرد تا تشخیص اختلال رفتاری قطعی گردد.
پژوهشهای جدید نشان میدهند که یک رویکرد چند وجهی شامل روان درمانی غالباً موثرترین روش برای درمان اختلالات رفتاری است. اکثر بیمارانی که اختلال رفتاری دارند وقتی به دوران بزرگسالی میرسند مشکلشان برطرف میگردد امّا تعدادی از بیماران مشکلشان در دوران بزرگسالی نیز ادامه مییابد و به اختلال شخصیت جامعهستیزی تبدیل میشود.
2. درباره اختلالات رفتاری
اختلالات رفتاری، گروهی از رفتارها هستند که بیمار به وسیله آنها به طور مکرّر حقوق اساسی دیگران را نقض میکند و یا قواعد اجتماعی را زیر پا میگذارد. این اختلال در دوران کودکی یا نوجوانی شکل میگیرد و در پسران بیشتر از دختران شایع است.
بسیاری از رفتارهای مرتبط با اختلالات رفتاری ظاهری شبیه نافرمانیها و سرکشیهای معمولی دوران کودکی دارند امّا بسیار شدیدتر و جدیتر هستند. بیمارانی که دچار اختلال رفتاری هستند نوعاً نسبت به سلامت و خوشی دیگران بیتوجهند. حس همدردی در آنها پایین است و غالباً رفتارهای دیگران را برای خود تهدیدآمیز و خصمانه تلقی میکنند. در نتیجه، غالباً واکنش پرخاشگرانهای به این تهدیدهای خیالی نشان میدهند و رفتارهای خود را اینگونه توجیه مینمایند.
برخی از این بیماران ممکن است اعتماد به نفس ضعیفی داشته باشند در حالی که برخی دیگر ممکن است ارزش بیش از حدّی برای خود قایل باشند. این بیماران غالباً بیرحم و سنگدلند و احساس گناه اندکی میکنند و حتی هنگامی که ظاهراً خطای خود را میپذیرند، بیشتر ترفندی است برای جلوگیری از تنبیه شدن.
رفتار پرخطر و بیپروا، مشخصه غالب بیمارانی است که دچار اختلال رفتاری هستند. آنها ممکن است در سنین پایین به رفتارهای جنسی، سیگار کشیدن، نوشیدن الکل و استعمال مواد مخدر روی آورند و باعث مشکلات قانونی گردند.
در بسیاری موارد، بیمارانی که اختلال رفتاری دارند دارای ضریب هوشی کمتر از سطح میانگین و عملکرد تحصیلی پایینی هستند. افکار مربوط به خودکشی یا اقدام برای خودکشی نیز در بین آنان دیده میشود.
پژوهشهای اخیر نشان میدهد که برخی کودکانی که دچار اختلال رفتاری بودهاند پس از رسیدن به دوران بزرگسالی، افرادی متعادل، سالم و موفق و با عملکرد اجتماعی عادی شدهاند. هر چند، برخی از آنها ممکن است این اختلال را در بزرگسالی نیز حفظ کرده و یا دچار اختلالات دیگری نظیر اختلال شخصیت جامعهستیزی و سوء مصرف مواد گردند.
3. انواع و تفاوتهای اختلالات رفتاری
اختلالات رفتاری در بین شایعترین اختلالات سلامت روانی در بین پسران و دختران است. چهار نوع اصلی اختلال رفتاری عبارتند از:
- رفتار پرخاشگرانه. رفتاری که باعث یا تهدید کننده آسیب جسمی به مردم یا حیوانات گردد.
- رفتار غیرپرخاشگرانه. رفتاری که باعث آسیبرساندن یا از دست دادن اموال گردد.
- تقلّب یا دزدی. رفتاری که شامل دروغگویی یا دزدیدن اموال دیگران باشد.
- نقض شدید قوانین. رفتاری که شامل زیرپا گذاشتن قوانین و قواعد متداول باشد، نظیر فرار از مدرسه یا رعایت نکردن ساعت منع رفت و آمد شبانه.
بیماران نوع دوم کمتر احتمال دارد که رفتار پرخاشگرانه نسبت به دیگران بروز دهند و معمولاً روابط عادیتری با دیگران دارند. آنها معمولاً دچار اختلالات رفتاری ماندگار نمیگردند و نسبت به بیماران نوع اول، احتمال کمتری دارد که در بزرگسالی دچار اختلال شخصیت جامعهستیزی شوند.
4. عوامل خطر و علل اختلال رفتاری
برخی عوامل در بروز اختلال رفتاری نقش برجستهای دارند. این عوامل شامل تعارضات در محیط خانوادگی کودک از جمله بهرهکشی، بیتوجهی، مشکلات زناشویی والدین و اعتیاد آنها میباشد.
برخی پژوهشها نشان میدهند که کودکانی که خیلی شلوغ و عصبی هستند در معرض خطر بیشتری برای ابتلاء به اختلال رفتاری در آینده قرار دارند. کودکانی که دچار اختلال رفتاری باشند احتمال دارد در اوان کودکی دارای اختلال نافرمانی بودهاند. داشتن سابقه اختلالات روانی نظیر نقص توجه-بیشفعالی، اسکیزوفرنی، اختلال خلق و خو، سوء مصرف مواد در خانواده نیز خطر ابتلاء به اختلال رفتاری را افزایش میدهد، به ویژه اگر یکی از والدین چنین سابقهای داشته باشد. پژوهشها همچنین نشان میدهند که کودکانی که رفتار پرخاشگرانه یا بسیار هیجان زده از خود نشان میدهند نیز بیشتر در معرض ابتلاء به اختلال رفتاری قرار دارند.
عوامل دیگری که میتوانند با اختلال رفتاری ارتباط داشته باشند عبارتند از:
- آسیب مغزی
- مشکلات ژنتیکی
- سیگاری بودن مادر در دوران بارداری
- بیسرپرست بودن کودک
- طرد شدن از سوی همسالان یا نزدیکی با همسالان بزهکار
- بهرهکشی جسمی یا جنسی
5. علایم و نشانههای اختلال رفتاری
کودکان و نوجوانانی که دچار اختلال رفتاری هستند ممکن است دارای چند نشانه مختلف باشند. با وجودی که بیمارانی از هر دو جنس (مرد و زن) ممکن است این نشانهها را داشته باشند امّا بعضی نشانهها بیشتر به جنسیت کودک ارتباط دارد.
پسران بیشتر احتمال دارد که رفتار پرخاشگرانه نسبت به دیگران داشته باشند و با رفتار قلدرمآبانه، دعوا و زد و خورد راه بیاندازند. همچنین احتمال دارد رفتارهای بیرحمانه نسبت به دیگران و نیز حیوانات داشته باشند. در حالی که دختران بیشتر احتمال دارد دروغ بگویند، از کلاس درس مدرسه غیبت کنند، از خانه فرار کنند و یا به سوء مصرف مواد و فحشاء گرفتار شوند.
نشانههای مرتبط با اختلال رفتاری عبارتند از:
- پرخاشگری
- رفتار بیرحمانه نسبت به سایر مردم و حیوانات
- فحاشی
- تحمل کم در مقابل ناکامی
- تحریکپذیری
- دروغگویی
- رفتارهای پرخطر و بیپروا (مانند روابط جنسی، نقض قانون)
- سوء مصرف مواد
- فوران خشم
- مشکل در بیان یا احساس همدردی
- خفیف. نشانهها فقط به اندازهای هستند که تشخیص اختلال رفتاری را ممکن میسازند و باعث آسیبهای جزئی میشوند. به عنوان نمونه دروغگویی، فرار از مدرسه و نقض ساعت رفت و آمد شبانه.
- متوسط. نشانهها از نظر تعداد بیشتر از حالت خفیف هستند و رفتارها بر دیگران اثر میگذارند. به عنوان نمونه دزدی بدون روبرو شدن با قربانی و تخریب.
- شدید. نشانهها بسیار بیشتر از حداقل لازم برای تشخیص اختلال رفتاری هستند. به علاوه، رفتارها باعث آسیب قابل ملاحظه به دیگران میگردد از قبیل آزار جسمی، تجاوز جنسی، استفاده از اسلحه، دزدی در عین روبرو شدن با قربانی و شکستن قفل و ورود غیرقانونی.
- اختلال اضطراب
- اختلال نقص توجه-بیش فعالی
- اختلال یادگیری
- اختلال ارتباطی
- اختلال خلق و خو
- سوء مصرف مواد
تشخیص اختلال رفتاری ممکن است از هنگامی که والدین به خاطر نافرمانی و سرکشی، کودک خود را نزد پزشک خانواده میبرند آغاز گردد. بیشتر اوقات این نافرمانی به صورت تهدید به ترک مدرسه یا واقعاً انجام این عمل بروز میکند. پزشک احتمالاً با انجام آزمایشهای کامل و بررسی دقیق پرونده پزشکی سعی میکند بیماریهای جسمی را در صورت وجود تشخیص دهد.
چنانچه پزشک موفق به این کار نشد و مشکوک به اختلال رفتاری یا سایر مشکلات روانی گردید کودک را به متخصص سلامت روان نظیر روانشناس یا روانپزشک اطفال ارجاع میدهد. این متخصصان، توانش حرکتی، شناختی، تحصیلی و اجتماعی کودک را مورد ارزیابی قرار میدهند و نیز رفتار کودک در مدرسه، با همسالان، در خانه با اعضای خانواده و با دیگر اعضای جامعه را بررسی میکنند. به علاوه، برخی آزمونهای استاندارد یا سایر ابزارهای ارزیابی روانی مورد استفاده قرار میگیرد. ممکن است آزمایش خون و ادرار نیز برای تشخیص سوء مصرف مواد تجویز گردد. همچنین ممکن است بیمار و افراد خانوادهاش درباره هرگونه رفتار غیرعادی مورد مصاحبه قرار گیرند.
تشخیص اختلال رفتاری میتواند دشوار باشد. بیماران ممکن است از دادن اطلاعات صحیح در مورد رفتارشان خودداری کنند. با وجودی که متخصصان سلامت روان از طریق مصاحبه با پرستاران، معلمان یا دیگران، دیدگاه عینیتری نسبت به رفتارهای کودک به دست میآورند امّا این اطلاعات محدود است. بیمارانی که اختلال رفتاری دارند ممکن است رفتارهای ناشایست خود را از کسانی که دوستشان دارند مخفی نگه دارند.
اختلال رفتاری در بیمارانی که الگوهای تکراری و طولانی از رفتارهایی دارند که حقوق دیگران را نقض میکند و هنجارها یا قواعد اجتماعی را زیرپا میگذارد، تشخیص داده میشود. این رفتارها باید باعث مشکلات عمده در اجتماع، عملکرد تحصیلی یا حرفهای گردد.
به علاوه، سه یا بیشتر از ضوابط زیر باید در خلال یک دوره 12 ماهه و حداقل یکی از آنها ظرف 6 ماه گذشته وجود داشته باشد:
- پرخاشگری نسبت به دیگران یا حیوانات. قلدری، تهدید یا ارعاب، شامل راهانداختن دعوا و زد و خورد و استفاده از سلاحهایی که به دیگران آسیب برساند (مانند تفنگ، چوب یا بطری شکسته). این بیماران ممکن است دیگران یا حیوانات را مورد آزار جسمی قرار دهند، دزدی همراه با خشونت انجام دهند یا فرد دیگری را مورد تجاوز جنسی قرار دهند.
- تخریب اموال. تخریب آگاهانه اموال فردی دیگر، نظیر انداختن در آتش یا ویرانگری.
- تقلّب یا دزدی. از قبیل شکستن قفل و وارد شدن به خانه یا ماشین دیگران، دروغگویی برای به دست آوردن کالا یا فرار از مجازات، و دزدی کالاهای ارزشمند بدون روبرو شدن با قربانی (مثل کیفزنی، سرقت از فروشگاه)
- نقض جدّی قوانین. از قبیل تمام شب بیرون ماندن از خانه برای نافرمانی در مقابل دستور والدین، فرار از خانه بیش از دو بار و فرار مکرّر و بدون اجازه از مدرسه.
7. گزینههای درمانی برای اختلالات رفتاری
پژوهشهای جدید نشان میدهند که رویکرد چند وجهی شامل روان درمانی غالباً موثرترین شیوه درمان اختلالات رفتاری است. درمان شناختی-رفتاری (cbt) ممکن است برای کمک به تجدید ساختار فرایندهای فکری منفی بیمار به کار گرفته شود. برای موفقیتآمیز بودن درمان، توصیه میشود که تمام افراد خانواده بیمار درگیر شوند. به علاوه، درمان باید رفتار کودک در خانواده، مدرسه و اجتماع را در برگیرد. با وجود این، چنانچه مشکلات کودک ناشی از بهرهکشی و سوء استفاده جسمی یا هیجانی در محیط خانه باشد، ممکن است جدا کردن او از آن محیط لازم افتد.
در خلال درمان، بیمار باید مهارتهایی نظیر مدیریت خشم را فرا بگیرد. درمان ممکن است بر روی سایر اختلالات وابسته، نظیر اختلال نقص توجه-بیشفعالی (adhd) نیز متمرکز گردد. در برخی موارد، دارو درمانی در کنار رواندرمانی مورد استفاده قرار میگیرد. کودکانی که دارای ناتوانی یادگیری باشند ممکن است به آموزشهای خاصی نیاز داشته باشند. والدین نیز غالباً به کمک تخصصی برای یادگیری برنامههای مدیریتی و آموزشی در خانه و مدرسه نیاز دارند.
درمان دارویی پیش از این نیز برای درمان دو بیماری توأم، نظیر adhd و اضطراب، مفید تشخیص داده شده بود. پژوهشهای اخیر، موثر بودن درمان دارویی را بر کاهش پرخاشگری، نافرمانی و تغییرات خلق و خو در بیمارانی که اختلال رفتاری دارند، نشان داده است. مشکل سوء مصرف مواد نیز باید به دقت مورد بررسی قرار گیرد و در نظر گرفته شود.
چند روش درمانی دیگر نیز برای اختلالات رفتاری معمولاً توسط دیگران به والدین بیمار توصیه میشود که به طور بالقوه ممکن است به کودک آسیب برساند. شیوههای امر و نهی به کودک میتواند باعث وخیمتر شدن اختلال گردد. به والدین یا پرستاران توصیه میشود که برای انتخاب روش برخورد مناسب، به مشاوره با متخصص سلامت روان بپردازند.
آینده بیمارانی که اختلال رفتاری دارند متفاوت است. برخی از این بیماران وقتی به دوران بزرگسالی میرسند مشکلشان برطرف میگردد. درمان زود هنگام و بلند مدّت، احتمال این که بیماران رفتارهای انطباقی را فرا گیرند را افزایش میدهد و بسیاری از بیماران در بزرگسالی افراد موفقی میشوند. امّا تعداد کمی از بیماران مشکلشان در بزرگسالی نیز ادامه مییابد و به اختلال شخصیت جامعهستیزی تبدیل میشود. به طور کلّی، هر چه نشانههای بیماری شدیدتر باشد، درمان آن نیز مشکلتر است.
8. سوالاتی برای پرسیدن از پزشک
آماده کردن سوالاتی از قبل، میتواند به افراد کمک کند که بحثها و گفتگوهای سازندهتری با پزشک درباره بیماری داشته باشند. والدین میتوانند پرسشهای زیر را از پزشک متخصص در رابطه با اختلالات رفتاری بپرسند:
- چه نشانههایی ممکن است نشانگر اختلال رفتاری در فرزندم باشد؟
- چگونه میتوانم نشانههای اختلال رفتاری را از رفتارهای عادی دوران کودکی و نوجوانی تشخیص دهم؟
- اگر به اختلال رفتاری مشکوک شدم باید فرزندم را پیش چه دکتری ببرم؟
- شما چگونه اختلال رفتاری فرزندم را تشخیص میدهید؟
- چه رفتارهای خاص یا علائمی وجود دارد که شما را مطمئن میسازد فرزندم اختلال رفتاری دارد؟
- شما مشکوک به چه نوع اختلال رفتاری در فرزندم هستید؟
- گزینههای درمانی فرزندم کدامند؟
- چه کسانی باید درگیر درمان فرزندم باشند- اعضای خانواده، مسئولان مدرسه و .... ؟
- آینده فرزند من چگونه است و من چه کاری برای بهبود آن میتوانم بکنم؟
- چگونه بفهمم که فرزندم دارد بهتر میشود؟
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
عشق های آتشین؛ رهگذر خطرناک در مسیر زندگی جوانان
راه های پیشگیری از انحراف فکری جوانان
هفت هشدار برای دوران عقد
نکته ای که پیش از ازدواج باید بدانید
خواستگاری قرآنی
نامزدی موفق (3)
ازدواج آب و آیینه
اعتماد به نفس و راههای تقویت آن
اعتماد به نفس و تغییر
اعتماد به نفس چیست؟
اعتماد بنفس خود را افزایش دهید
ارتباط موثر اجتماعی و موفقیت
چهل پرسش خودشناسی
نقش معلم در خود شکوفایی
[همه عناوین(227)][عناوین آرشیوشده]